نگاهی به وضعیت بخش گردشگری سلامت و گردشگری پزشکی در کشورمان نشان میدهد که با وجود روند رو به افزایش فعالان این بخش و با وجود استقبال روزافزون برای طی روند درمانی در داخل ایران، اما همچنان فاقد استراتژی جامع و کلان در این بخش هستیم. عدم وجود ساختار نظاممند برای سیاستگذاری و هدفگذاری، ضعف بازاریابی و فقدان نظارت باعث بروز مشکلاتی شده که باید نسبت به رفع آنها، چاره اندیشی شود
حضور روز افزون گردشگران سلامت در ایران به عوامل مختلف بستگی دارد که از جمله آنها میتوان به وجود جراحان مجرب، قیمت پایین هزینه های جراحی، نرخ مناسب خدمات زیبایی، روند آسان اخذ ویزا، پایین بودن نرخ اقامت در ایران، وجود مراکز طبیعت درمانی و آب درمانی و… اشاره کرد. البته ایران در تبدیل شدن به قطب پزشکی منطقه، مسیر سختی داشته و با رقبایی جدی مواجه است امارات، ترکیه و هند از رقبای اصلی ایران در منطقه غرب آسیا و جنوب آسیا برای جذب گردشگران سلامت هستند این سه کشور هم دارای زیرساختهای بهتری در بخش گردشگری عمومی بوده و هم دارای ساختار نظاممندی در بخش گردشگری سلامت و پزشکی هستند که این مزایا میتواند رقابت را برای کشورمان سختتر کند.
در این میان، ایران از یک سو به دلیل برخورداری از شبکه گسترده و قوی بهداشتی و پزشکی در منطقه غرب آسیا و خاورمیانه، برخورداری از پزشکان با تجربه و بیمارستانها و مراکز درمانی پیشرفته و از سوی دیگر به دلیل قیمت ارزان خدمات پزشکی و جراحی نسبت به سایر کشورها، در سالهای اخیر به قطب پزشکی و گردشگری سلامت در منطقه تبدیل شده است.
براساس تعاریف علمی، گردشگری سلامت زمانی تحقق مییابد که متقاضیان با هدف برخورداری از خدمات مربوط به معالجه پزشکی و بهداشتی، عازم کشوری دیگر شوند و به طور کلی می توان این گردشگری موضوعی را در دو گروه اصلی گردشگری پزشکی (Medical Tourism) شامل استفاده از خدمات پزشکی (معاینه، جراحی، بستری بیمارستانی و…) که رایجترین و شناختهشدهترین نوع گردشگری سلامت و گردشگری طبیعت درمانی (Curative Tourism) شامل مواردی که متقاضیان برای استفاده از خدماتی مانند لجن درمانی، چشمههای آب گرم، آب درمانی، آفتاب گیری، ماساژ طبی و … عازم کشور مقصد میشوند، دستهبندی کرد که در گروه دوم ارایه این خدمات با توصیه پزشکان و یا زیر نظر پزشکان انجام میشود. البته انواع دیگر گردشگری سلامت مانند گردشگری تندرستی، گردشگری تفریحی پزشکی و… نیز وجود دارند که در درجات بعدی اهمیت قرار دارند.
نگاهی به سابقه گردشگری سلامت نشان میدهد که در قرن ۲۱، شرایط این صنعت، تغییر کرده و دچار تغییرات اساسی نسبت به گذشته شده است. به عنوان نمونه در گذشته مردم از کشورهای کمتر توسعهیافته به کشورهای پیشرفته میرفتند تا از خدمات پزشکی و جراحی آنها استفاده کنند، اما اکنون این روند معکوس شده است؛ به طوری که در سالهای اخیر شاهد مسافرت از کشورهای پیشرفته و ثروتمند به کشورهای کمتر توسعهیافته با هدف گردشگری پزشکی هستیم. هزینه گران مراقبتهای پزشکی، جراحی و دندانپزشکی در کشورهای پیشرفته باعث شده است که ساکنان آنها به کشورهای دیگری که هزینه درمان در آنها ارزانتر است، سفر کنند.
در این میان، عدم وجود راهبرد جامع گردشگری سلامت در کشور و عدم وجود متولی مشخص برای این حوزه، باعث شده که از یک سو از همه ظرفیتهای کشور برای جذب گردشگران سلامت و ارزآوری برای کشور استفاده نشود و از سوی دیگر رقابت ناسالمی بین شرکتهای فعال در این بخش شکل بگیرد که میتواند به هدر رفت منابع و فرصت سوزی منجر شود.
برخی آمار و گزارشها نشان میدهد ارزش بازار گردشگری پزشکی و سلامت سالانه به ۶۰ میلیارد دلار میرسد که سالیانه بین ۱۰ تا ۲۰ درصد به ارزش آن اضافه میشود.
عدم وجود ساختار نظاممند و نبود استراتژی جامعه در بخش گردشگری سلامت باعث شده تعدادی از شرکتها و افراد فاقد شناسنامه در زمینه جذب بیماران خارجی فعالیت کنند. این شرکتهای فاقد شناسنامه به دلیل فقدان نظارت با ارتکاب تخلفات مختلف و سوءاستفاده، علاوه بر ایجاد اقتصاد ناسالم زیرزمینی، عرصه را برای فعالیت شرکتهای معتبر و قانونی تنگ کرده و باعث مخدوش شدن چهره جامعه پزشکی کشورمان نزد اتباع خارجی شدهاند.