به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، علی رضا عسکری در این یادداشت نوشت: اصطلاح ایران مفهومی جامع از فلسفه فرهنگی سرزمین تاریخی ایران است که بر پایه تخت جمشید بنا شده است. همه مردم ایران فلسفه وجودی خود را در مورد تخت جمشید درک می کنند زیرا تخت جمشید سیستم دانش ایرانیان است.
وی ادامه داد: تخت جمشید نه تنها اقوام امروز ایران را به هم پیوند می داد، بلکه در دوران باستان پیوندی به تمامیت ارضی ایران بود. این پیوند و انسجام از آن جهت ارزشمند است که با زبان هنر و وحدت فرهنگی ایران در طول تاریخ گسترش یافته است. امروزه ساکنان چهارگوشه ایرانی آذربایجان، سیستان، بلوچستان، خراسان و خوزستان، تخت جمشید را از آن خود می دانند که در تاریخ به تخت جمشید متصل هستند.
العسکری نوشت: همه مردم ایران بزرگ فلسفه وجودی خود را در حفظ فرهنگ ملی ایران منسجم می دانند، زیرا تخت جمشید با هویت ملی کهن خود به وحدت ارضی ایران امروز اهمیت و معنا بخشیده است. پیوندهای خویشاوندی هسته مرکزی بزرگ فرهنگی ایران با همسایگانش در شرق، غرب، شمال و جنوب، هویت فرهنگی شرق در مقابل غرب را در دوره باستان متکی به خود کرد و این پیوندها در تمدن اسلامی نقش آفرینی کرد. . عصر در منطقه شرق اسلام.
مدیر پایگاه بین المللی تخت جمشید افزود: امروزه بسیاری از کشورهای خاورمیانه میراثی به جا مانده از دوران باستان ایران هستند و امروزه بیشتر پیوندهای فرهنگی ایران با کشورهای خاورمیانه به کشور آن بازمی گردد. ابعاد تاریخی در مرزهای سرزمینی دوران هخامنشیان، در عصر هخامنشیان بیش از 30 ایالت زیر قلمرو ایران باستان وجود داشت، اگرچه از نظر فرهنگی تا حدودی با حوزه فرهنگ رسمی در مرکز حکومت تفاوت داشت، اما از طریق توسعه قدرت ارتباط و ایجاد نمادهای نمادین در اصل از نظر ایدئولوژیک، دولت تلاش کرد تا جنبه هایی از قرابت های فرهنگی و سیاسی را در ساختار حکومتی خود ادغام کند.
عسگری تصریح کرد: عینی ترین جنبه های وحدت، یگانگی و توحید در رابطه دین و دنیا در خاستگاه ایدئولوژیک این مرکز در ساخت تخت جمشید و تنوع و تعدد فرهنگ ها با حفظ آداب و سنن مختلف مشهود بود. همه ساتراپی ها (دولت ها) در ساختار سیاسی و اداری متحد بودند. اگرچه از نظر فرهنگی سازگاری نداشتند، اما مستقیماً با مرکز مرکزی و سایر ساتراپی ها در این چارچوب در تماس بودند. ساختار رسمی به هم مرتبط شد و امنیت قوانین وضع شده در مرکز تضمین شد.
وی افزود: بازتاب هنری و فرهنگی تخت جمشید در ارتباط با مردمان خاورمیانه در دوره هخامنشیان نهادینه شد و همین عامل تداوم انسجام فرهنگی ایران بزرگ را در دوره های بعدی تضمین کرد. در ساخت تخت جمشید از عناصر هنری خاورمیانه باستانی استفاده شد و شیوه های هنری آن با حفظ انسجام ملی بر فرهنگ تاریخی سرزمین های منطقه هخامنشیان بنیان نهاده شد به گونه ای که تنها تا به امروز محدود به مردم نیست. ایران و همچنین جوامع بشری در خاورمیانه باستان با جستجوی هسته مرکزی آن فرهنگ یعنی تخت جمشید ارتباط دارند.
العسکری گفت: ادامه این روند تاریخی در دوران ساسانی و دوران اسلامی، مفهوم استقلال، آزادی و قدرت مشروع ایران تاریخی را در خاورمیانه و جهان تثبیت کرد و مفاهیمی را در بر می گیرد که مصادیق آن می تواند. از مکان و فرهنگ ایران باستان در تخت جمشید شناسایی و درک شود.
تخت جمشید مجموعه ای متشکل از کاخ های متعدد است که در کنار دشت مرودشت قرار دارد و در زمان داریوش بزرگ، خشایارشا و اردشیر اول ساخته شده و پایتخت تشریفاتی امپراتوری هخامنشی بوده است.
این مجموعه جهانی در 10 کیلومتری شمال مرودشت و 57 کیلومتری شیراز قرار دارد و همه ساله میزبان گردشگران زیادی از سراسر ایران و جهان است.
تخت جمشید در پنجم آبان ماه سال 1358 به عنوان میراث جهانی ایران و چهاردهمین اثر جهان به ثبت رسید.