وی ادامه داد: میراث فرهنگی، شهرداری و حتی کارتن خوابها حقی در این ساختمان دارند و فقط ما اهالی محله هستیم که هیچ حقی برای آسایش در خانه خودمان نداریم.
شهرداری تبریز نیز در پاسخ به این اظهارات، در خصوص جابه جایی دیوار کنسولگری سابق آلمان به دلیل اصلاح قوس از ۶ متر به ۲۴ متر توضیح و جوابیه صادر کرد.
حسن فتح الله زاده که از دوران جنگ تحمیلی در این محل ساکن است، میگوید: آن زمان که شهرها را بمباران میکردند، زیرزمین خانهمان را باز میگذاشتیم تا دانش آموزان مدرسه سمیه وارد پناهگاه شوند و از بمباران در امان بمانند.
حتی پلیس هم به ستوه آمده است
وی در ادامه، فیلمی از دوربین مدار بسته منزل شخصی خود نشان میدهد که در آن، تعدادی پسر نوجوان در کوچه از کودکانی که در حال بازی هستند، میپرسند: چگونه میتوان به داخل ساختمان متروک رفت. کودکان نیز با حضور آنها، دست از بازی کشیده و کنار یکدیگر جمع میشوند.
وی با اشاره به حیاط این ساختمان، میگوید: ساختمان و حیاط محوطه مملو از انواع زبالهها است. درختانی که در این محل خشک شدهاند، منظره وحشتناکی را تداعی میکنند و حتی شبها هم نمیتوان از کنار پیاده رو عبور کرد.
شهرداری تبریز افزوده است: این اقدام، پس از تملک این بخش و با هماهنگی مالک این مجموعه صورت پذیرفته است که شهرداری نسبت به بازسازی مجدد تاریخی این بخش از دیوار مذکور همانند شکل اولیه آن، نظارت و اهتمام جدی دارد.
اختلاف شهرداری و میراث فرهنگی برای حصارکشی
در همان ابتدای ورود، کارتن خوابی به اسم آقا ممد را میبینم که رفتگران جویای حالش میشوند. فردی ساکت و آرام است و کاری به کار کسی ندارد. وقتی میپرسم که چه عجب با این آقا، احوال پرسی میکنید، یکی از رفتگران در جواب میگوید: این آقا، انسان بی آزاری است و بنده خدا جایی ندارد که برود. زباله جمع میکند و زندگیاش را میگذارند. همه کارتن خوابها که آدم خطرناکی نیستند.
وقتی وارد جمعیت میشوم، خانم روحانی را در میان نگاههای پرسشگر اهالی میبینم که با روی گشاده از من میپرسد «شما خبرنگار هستید؟» بعد از دادن جواب مثبت، میپرسم: «چه کسی اول میتواند آغاز کند؟».
اتاقهای مختلف، راهروهای خاکی، پشت بامی که پر از تشک و بالشتهای کثیف و محل خواب است، مقاصد بعدی بازدید از داخل این ساختمان است. برای تردد در این ساختمان باید احتیاط بسیاری داشت زیرا آهن آلات داخل ساختمان ازجمله آهنهای اطراف پنجرهها، درها و به خصوص ستونها کنده شده و احتمال دارد که این ساختمان هر لحظه ریزش کند.
وقتی صحبت با اهالی محله تمام میشود، تصمیم به رفتن میگیرم. وقتی اندکی از محله دور میشوم، دو رفتگر زحمتکش را میبینم و یادم میافتد که از زمان حضور در این محله پا به پای مردم، ایستاده بودند. به آنها خسته نباشید گفته و رد میشوم اما حس کنجکاوی نمیگذارد که قدم دیگری بردارم بنابراین بار دیگر بازگشته و از آنها نیز وضعیت این ساختمان را جویا میشوم.
بر اساس این گزارش؛ این بنای تاریخی از اواخر دهه ۷۰ تا به امروز به طور کامل تخلیه و متروک مانده است. این ساختمان تاریخی پس از تخریب حصارهای اطراف آن (همزمان با اجرای پروژه مسیرگشایی شهرداری در جوار این ساختمان) به صورت آشکارا محل تردد معتادان و کارتن خوابها شده و مردم محله را به ستوه آورده است.
این رفتگران زحمتکش که از مدتهای قبل به این محله رفت و آمد دارند نیز همان حرفهای مردم اهالی را میگویند و از وضعیت اسفبار این بنای تاریخی و مملو از زباله گله دارند.
وی میافزاید: شب، خواب نداریم و میترسیم که نکند دزد به خانهمان بزند. همان طور که چندین بار هم این اتفاق افتاده است. کارتن خوابها به راحتی از دیوارهای ساختمانها میپرند و حتی خودم از پریدن یکی از کارتن خوابها به داخل حیاط یکی از همسایهها فیلم گرفتم. وقتی هوا سرد میشود، آتش روشن میکنند و بوی دود و آتش تا خانه اهالی میرسد. الان هم میتوان دیوارهایی که از دود آتش سیاه شدهاند را از بیرون ساختمان مشاهده کرد.
وی ادامه میدهد: از شهرداری منطقه چهار قدردانی میکنیم که مسیرگشایی را طی ۴۵ روز (اوایل سال ۱۴۰۲) انجام داد و آن زمان نیز قول دادند که مشکل این ساختمان را نیز حل کنند اما تا به حال اقدامی انجام نشده است.
بآقای عنقایی که از سال ۷۹ در این محل ساکن است، درباره مشکلات این ساختمان قدیمی متروک میگوید: این ساختمان در ابتدا یک مدرسه دخترانه بود اما پس از انتقال مدرسه به جای دیگر، تا به امروز خالی از سکنه و متروک مانده و از همان دهه ۸۰ تاکنون نیز محلی برای تجمع معتادان شده است. الان که دیوارهای ساختمان برداشته شده، معتادان برای تامین مواد مخدر، تمامی آهن آلات و ستونهای آهنی ساختمان را کندهاند و ساختمان در معرض ریزش قرار دارد.
کارتن خوابها و معتادان آشکارا به ساختمان رفت و آمد میکنند
او اضافه کرد: به محض اینکه از ماجرا مطلع شدیم، یگان حفاظت از میراث فرهنگی در منطقه حاضر شد و گزارشی از آن تهیه کرد و به دنبال آن اخطاریهای به شهرداری منطقه ۴ تبریز ابلاغ و اعلام شد که این اقدام ممنوع است و نمیتوان در عرصه بنای ثبتی مداخله و بخشی از آن را تخریب کرد. اختلاف دیدگاهی در این باره وجود دارد؛ شهرداری گمان میکند وقتی میگوییم بنایی ثبت شده است، منظور فقط ساختمان مرکزی است، در صورتیکه تمام عرصه ۶ هزار متری و بناهای ملحق به آن ثبت هستند و تفاوتی ندارد که دیوار داخلی باشد یا بیرونی.
مسائل اداری میان شهرداری و میراث فرهنگی بر سر حصارکشی باعث شده تا آسایش مردم محله قدیمی اهراب سلب شود و دانش آموزان و کودکان محله نیز در معرض آسیبهای اجتماعی قرار گیرند. امیدواریم با رفع این مشکلات آرامش دوباره به این بخش از شهر تبریز برگردد.
روحانی، مدیر یکی از مدارس این محله است که در تماسی با ما از وضعیت ناگوار و اسفبار بنای تاریخی کنسولگری آلمان و معضلات اجتماعی آن برای دانش آموزان محله خبر داده بود و اکنون بعد از هماهنگیهایی با اهالی محله، قرار شده تا از نزدیک، صحبتهای مردم را بشنویم.
هر یک از جمعیت بانوان حاضر از وضعیت کنونی ساختمان گلایه دارند و نگران فرزندان خود هستند که از سر کنجکاوی گاهی به داخل ساختمان سرک میکشند و یا گاهی در کوچه در حال بازی هستند، شاهد ورود و خروج کارتن خوابها و معتادان به داخل این ساختمان هستند.
ساختمان در معرض ریزش قرار دارد
نواداد درباره اقدامات بعدی میراث فرهنگی اظهار کرد: در حقیقت وظیفه ذاتی میراث فرهنگی حفاظت است؛ در این راستا هم اقدام قانونی در حال انجام است. باید ابتدا مراحل قانونی طی شود، اما نکتهای که وجود دارد این است که باید عرصه ثبتی به هر نحوی برگردانده شود. اینکه شهرداری اعلام کرده است که فقط میخواستند دیوار را جابهجا کنند، قابل قبول نیست و در چنین حالتی هم باید مراحل مطالعاتی آن، انجام و مجوزهای لازم برای آن گرفته میشد.
وی میافزاید: از زمان باز شدن مسیر در این محله، قیمت املاک بالا رفته اما کسی خبر ندارد که ما در چه حالی هستیم. ما آسایش میخواهیم و الان هم دنبال خانه دیگری هستیم تا از این محله اسباب کشی کنیم.
وقتی به میدان اهراب میرسم، حدود ۵۰ نفر از اهالی محله را میبینم که کنار یک ساختمان متروکه با شیشههای شکسته و دیوارنویسی شده به انتظار ایستادهاند.
گشتی در داخل ساختمان متروک
گفتنی است بخشی از دیوار کنسولگری سابق آلمان در تبریز، در روزهای تعطیل نوروز و در جریان مسیرگشایی برای یک خیابان، در حالی تخریب شد که این بنا در فهرست میراث ملی ایران ثبت شده است. وحید نواداد ـ معاون میراثفرهنگی استان آذربایجان شرقی ـ در آن تاریخ در اینباره به ایسنا گفت: محدودهای که بنای ثبت شدۀ مدرسه سابق «سمیه» یا کنسولگری سابق آلمان در آن واقع شده، در مسیرگشایی خیابان فلسطین جنوبی قرار گرفته است و شهرداری منطقه ۴ تبریز اقدامات عمرانی آن را انجام میدهد. تمام بناهای ثبتی به شهرداریها و دیگر نهادها ابلاغ میشوند و باید هرگونه اقدامی درباره این خانهها و بناها با استعلام از میراث فرهنگی انجام شود، اما درباره این بنای ثبت شده استعلامی از میراث فرهنگی گرفته نشده و عملیات عمرانی بدون هماهنگی با اداره کل میراث فرهنگی استان انجام شده است و ما بعدا متوجه شدیم که بخشی از دیوار عرصه این بنای ثبتی تخریب شده است.
معاون میراثفرهنگی آذربایجان شرقی با بیان اینکه این بنا به نام «مدرسه سمیه» و با شماره ثبت ۳۳۲۸۰ در سال ۱۳۹۹ در فهرست آثار ملی، ثبت شده است، گفت: تا پیش از این اتفاق، مالکیت این بنا با بخش خصوصی بود. در گذشته نیز چندین بار بحث تملک آن مطرح شد که حتی در جریان آن، میراث فرهنگی برای مرمت ساختمان ثبت شده مدرسه و همچنین برای همکاری با سرمایهگذار اعلام آمادگی کرد. این در حالی است که این روزها شهرداری اذعان کرده بخشی یا تمام این ساختمان را تملک کرده است، اما پروندهای به ما ارائه نشده است و اینکه درباره بناهای ثبت شده اجازه تفکیک مالکیت و تملک بخشی از بنا وجود ندارد و باید تمام بنا تملک شود.
اوروش زاده، از دیگر اهالی محله که به تایید اهالی، معلم تاریخ بازنشسته است نیز در خصوص ماهیت این ساختمان، میگوید: اینجا کنسولگری آلمان نیست. بر اساس تحقیقات آقای سرابی اقدم، پاساژ پردیس در محله تربیت تبریز، محل سفارت کنسولگری آلمان بود. این موزه گردان معروف تبریزی، سرایدار قدیمی پاساژ را پیدا کرده تا واقعیت را بداند.
این معلم بازنشسته تاکید میگوید: وقتی که ما نمیتوانیم شبها با خیال آسوده بخوابیم، میراث فرهنگی کجاست؟! جوانانی که نمیشناسیم، هر روز وارد این ساختمان میشوند. کودکان و دانش آموزان نیز کنجکاو هستند و اشتیاق دارند که ببینند، در داخل ساختمان چه خبر است.
وی تاکید میکند: ما تا به حال نتیجهای از پیگیریها دریافت نکردیم و الان میخواهیم در دعوای بین شهرداری و میراث فرهنگی، یکی کوتاه بیاید و دیوارکشی کند تا امنیت اجتماعی در محله برقرار شود. این ساختمان به محلی برای تجمع معتادان شده و پلیس نیز چندین بار آمده و معتادان را گرفته است؛ تمامی آنها معروف و چهره شان نیز برای پلیس شناخته شده است.
وی میافزاید: این ساختمان در ابتدا ساختمان “بریتیش کانسیل” بود و آموزش زبان انگلیسی توسط مربیان انگلیسی زبان انجام می شد و بعد از انقلاب اسلامی نیز تبدیل به دبیرستان دخترانه سمیه شد و پس از انتقال این مدرسه نیز در دهه ۷۰ تا به امروز خالی مانده است.
وی میافزاید: حتی پلیس هم به ستوه آمده است. هر روز کار ما زنگ زدن به پلیس و دستگیری کارتن خوابها شده اما روز بعد باز با همان منظره تکراری مواجه هستیم.
پس از گشت کوچکی، از ساختمان خارج شده و به دور حیاط پرسهای میزنیم. حیاط ساختمان نیز مملو از زباله است. در این بین بخشی از دیوار ساختمان کنار آن را میبینم که آجرهایش ریخته شده و میتوان به راحتی وارد ساختمان متروک کنار آن شد. از همان دور نیز میتوان آجرهای ریخته و ستونهای کنده شده ساختمان عظیمی را مشاهده کرد.
انتهای پیام